فواد متولد سال ۱۳۵۴ در منطقه ارومیه است. این تاریخ مصادف است با افزایش فعالیت تبلیغاتی و تشکیلاتی سازمانهای اپوزیسیون کرد در ایران و عراق که پس از شکست جنبش بارزانی مجددا پا میگرفتند. پدر فواد مانند بسیاری دیگر در ارتباط با حزب دمکرات کردستان ایران بود که طالب برخی حقوق قومی و از جمله خودمختاری از حکومت مرکزی بود. فعالیتهای پدر فواد بر علیه رژیمهای مرکزی به مدت ۱۴ سال ادامه یافت و از او چهرهای شناخته شده در منطقه و برای رژیم ساخت.
فواد هم بزودی در همان نوجوانی به حزب دمکرات پیوست و به عنوان عضو تشکیلات مخفی تا زمان دستگیری در بخش تدارکات و لجستیک حزب دمکرات به فعالیت مشغول شد. حزب دمکرات مانند بعضی دیگر از سازمانهای اپوزیسیون ایرانی یک نیروی مسلح در نوار مرزی و در سوی عراقی کردستان در اختیار دارد. اکثر سازمانهای اپوزیسیون ایرانی نظیر حزب کمونیست کارگری ایران(حکمتیست) حزب کمونیست ایران، و سازمان زحمتکشان کردستان ایران (کومله) که در جریان جنبش انقلابی مردم کردستان ایران بر علیه رژیم اسلامی جنگیده اند واحدهای نظامی و نیروی مسلح پارتیزانی(پشمرگ) در مناطق کوهستانی بین ایران و عراق در شمال کردستان عراق در اختیار دارند. برخی از این سازمانها به طور نسبتا فعال در داخل خاک ایران دست به عملیات نظامی میزنند. پژاک از جمله این نیروهاست.
فواد در جریان یکی از ماموریتهایش برای رساندن لوازم مورد نیاز به نیرهای پیشمرگ که در منطقه اطراف قندیل پایگاه داشتند دستگیر شد. فواد را شکنجه کردند و پس از تیربان مشقی وادار به نوشتن اقرار در مورد رابطهاش با “محاربین” و “ضدّ انقلاب” پس از گرفتن ضمانت از پدرش و ریش سفیدان روستا موقتا رها شد. از آن تاریخ و احتمالاً به منظور رد یابی سایر فعالین و اریتات تشکیلاتی ، فعالیتهای فواد زیر نظر گرفته شده بود و فواد انتظار داشت هر لحظه توسط نیروهای انتظامی دستگیر شده و به اطلاعات ارومیه تحویل شود.
اما فواد فعالیتهای خود را ادامه داد و به عنوان عضو تشکیلات مخفی حزب دمکرات بارها و مکرراً به آن سوی مرز، و به اردوگاههای تشکیلات علنی حزب دمکرات و اردوگاههای نیروی مسلح پیشمرگه سفر کرد. در جریان این سفرها هویت فواد و وابستگی تشکیلاتی وی لورفت و برخی مدارک دال بر این ارتباط تشکیلاتی به اطلاعات سپاه تحویل داده شد.
این را فواد تصادفا فهمید. همه میدانستند که خواهر یکی از دوستان و اقوام فود برای اطلاعات سپاه پاسداران خبرچینی میکند. این دوست به فواد اطلاع میدهد که یک مجموعه عکس از فواد مشاهده کرده است. این عکسها در اردوگاه مرکزی حزب دمکرات در داخل خاک عراق و در جریان ویزیتهای فواد گرفته شده و به دست عوامل اطلاعات سپاه در منطقه ارومیه رسیده بود. در این عکسها فواد در کنار اعضای کمیته مرکزی حزب دمکرات دیده میشد.
فواد اینک میدانست که تامل بیشتر جایز نیست و پیش از اینکه دستگیر شود باید مخفی
شود و یا خاک ایران را ترک کند.
زمانی که پلیس سوئد چند روز پیش به دلیل نداشتن بلیت مترو فواد را بازداشت کرد فواد در حال تهیه مقدمات برگذاری یک تظاهرات بر علیه جنایت رژیم اسلامی در کردستان عراق بود. فواد عضو سازمان ما ، میشن فری ایران است و در کنار سایر فعّالیتهای سیاسی خود در ارتباط با حزب متبوعش، با ما در ارتباط با حمایت از پناهجویان همکاری میکند و مسول واحد ما در اوربرو هم هست. ۴ سال فعالیت فواد بر علیه جنایتکاران اسلامی در سوئد را دولت سوئد با دستگیری و بازداشت فواد موقتا متوقف کرده است.فواد اینک در بازداشتگاه مرشتا و در انتظار تعیین تکلیف نهایی است. در یک سؤ دولت سوئد قرار دارد که با یک سیاست علناً ضدّ انسای و بیمارگونه فعالین سیاسی چه ایران و چه غیر ایرانی را قلع و قمع میکند، آمار و ارقام ارائه میدهد، وزیر بی شرم مهاجرتش را به تلوزیون میفرستد تا بر علیه پناهجویان آژیتاسیون به راه بیندازد و فعالین حقوق بشر سوئدی را به کتک خوردن از پلیس تهدید کند و در سوی دیگر فواد، ما..همه ما سازمانهای متعدد حمایت از حقوق پناهجویان، سازمانهای سیاسی سوئدی، شخصیتها و افراد در دفاع از ارزشهای انسانی جامعه به خیابان آمده و با هر پیروزی جدیدی پر توان تر و با هر شکست مقطعی مصمم تر از انسانیت ، از حقوق انسانی پناهجویان، از حق فواد ولزی دفاع میکنند.
فواد هم مثل میترا کهرم، مثل نوید، مثل پیمان نباید تحت هیچ شرایطی به جمهوری قاتلان اسلامی تحویل داده شود. فواد در سوئد میماند و در پناه حمایت مردم شریف سوئد به مبارزه و فعالیت سیاسی خود بر علیه رژیم اسلامی ادامه میدهد.
Discussion
No comments yet.