Rescue Sakine Mohammadi Ashtiani,
Prosecute Leaders of the Islamic Republic!
In two weeks’ time, on July 11, we remember the anniversary of Maryam Ayubi’s stoning. And these days, we endeavour to save Sakine Mohammadi Ashtiani from stoning. Maryam was —like Sakine— a mother of two children.
Maryam’s kids know that when their mother, who was imprisoned in Evin at the time, heard that she would be stoned, she passed out in fear. She was transported on a stretcher in order to carry out the act of stoning. That was in 2001. Maryam’s children now live in Tehran with nightmares that do not leave them in peace…
As the chairperson of the International Committee Against Execution, I have listened to kids whose mothers have been stoned during the past 31 years of Islamic fascist reign. One of them was a man from Kerman. He called me on my mobile and said, “If you know any court in the world which would accept my indictment let me know!” In response to my question of “What indictment?” he replied, “My mother was stoned in those early years of Islamic Republic reign.”
I was shaken by hearing the horrendous tale of this 43 year old man, who at the time was only a kid. He said his mother was an outspoken critic of the regime and especially Khomeini from day one. She was a teacher and had spoken against the regime and authorities at work. “One day when we were all having lunch, they stormed in and took my mother with them… it all happened so quickly. It didn’t even take two weeks when, one day, they announced in the town ‘come and witness a women being stoned.’ That woman was my mother.”
He said that with fear and in a state of shock, he went and from a distance witnessed his mother being stoned to death …he believes though that his mother was still alive when buried. This man has sent me his indictment against the savage thuggery of this anti-human, fascist regime, to be introduced to an international court.
I challenge this regime! As a women’s rights activist, as the chairperson of a committee against stoning who has accompanied numerous families in their unequal battle against stoning verdicts; as a person who constantly hears the echo of the voices of children whose mothers were stoned; and today as a person who struggles to save Sakine’s life: On behalf of myself, and hundreds of women and men who have been stoned in Iran, I announce to the whole world indictment of this regime.
Stoning is barbaric and medieval. Stoning is a purely political issue, and I have never taken the mutterings of the supporters of reform and a mild interpretation of the Quraan seriously. To suppress the people, to strengthen its bloody foundations, this regime needed stoning, and with complete disregard of even its own unjustified and medieval “Code of Islamic Punishment,” it would decide to stone someone, and it would hunt its prey this way. If there was unrest, if there was a strike or protest in a city, if a region did not submit to the regime, they dug a hole, buried a woman to the waistline, and tortured her to death so others learned a lesson. This has been the function of stoning, and muttering to the regime for a better interpretation of the laws, or discovering holes in the laws, has never, ever been and is not the answer.
In my speeches against stoning, I always say that when I heard, for the first time, of an 18 year old girl who was stoned, I told to myself: “Mina – wait until the world knows of this pain, of this suffering, of such an ugly wound on its body. Wheels will stand still, clocks will stop, until the world responds accordingly to this violent attack against itself.” Thirty-one years past that moment, the world patiently – and of course with the assistance of the herd of cultural relativists and intellectuals and the “feminists” who are too important for these petite “problems” – carried on with its life, and western governments rolled out red carpets for these murderers, shut their eyes to these atrocities, and went on concluding their deals with this misogynist, fascist regime.
I condemn a world that, in the 21st century and with total endurance, swallowed hundreds of stonings and pretended that nothing had happened. I condemn international institutions and organisations that kept silent about this catastrophe. I condemn the European Union and the European Council which a few days ago discussed prohibition of burqa in Europe and its contradiction to human rights of the “Muslim woman,” yet in 31 years has not said a word about stoning and its contradiction to human rights and the rights of women.
It’s an upside down world.
Thanks to Iranian people’s struggle, thanks to a revolution against the Islamic regime, three decades of silence by international institutions and organisations is breaking. We should not only rise united and together and act against stoning of Sakine Mohammadi Ashtiani, but demand prosecution of the Islamic Republic’s leaders for stoning of hundreds of women and men, a demand which should echo ever stronger and be realized by our united efforts.
Mina Ahadi
June 27th 2010
Translation: Mission Free Iran
دو هفته ديگر ۱۱ جولاي سالگرد سنگسار شدن مريم ايوبي است. اين روزها ما براي نجات جان سکينه محمدي آشتياني از سنگسار فعاليت ميکنيم. مريم و سکينه هر دو مادر بوده و دو فرزند دارند.
فرزندان مريم ميدانند که مادرشان وقتي در زندان اوين در سال ۲۰۰۱ شنيد که سنگسار ميشود ٬ از ترس بيهوش شد و او را با برانکارد براي انجام عمل سنگسار بردند و فرزندان مريم٬ اکنون در تهران زندگي ميکنند و کابوسهاي شبانه آنها را رها نميکند…
من بعنوان مسئول کميته بين المللي عليه اعدام٬ با بچه هايي حرف زده ام که مادرشان در ايران در طول سي و يکسال حاکميت فاشيسم اسلامي٬ در ايران سنگسارشده اند. يکي از آنها مرد جواني از کرمان بود…
او به تلفن دستي من زنگ زد و گفت: اگر در دنيا دادگاهي مي شناسيد که کيفرخواست مرا قبول کند٬ به من زنگ بزنيد و در پاسخ به سوالم که موضوع چيست; گفت مادرم را در همان سالهاي اول به قدرت رسيدن حکومت اسلامي سنگسار کردند.
شنيدن خاطرات وحشتناک اين مرد ۴۳ ساله که آنزمان کودکي بيش نبود٬ تکان دهنده بود… او گفت که مادرش از روز اول مخالف حکومت و مخالف سرسخت خميني بود. مادرش معلم بوده و عليه حکومت و مقامات آن در محيط کار حرف ميزده…
” روزي که همه مشغول نهار خوردن بوديم٬ به خانه ما ريختند و مادرم را با خودشان بردند٬ بسيار سريع همه چيز اتفاق افتاد٬ دو هفته طول نکشيد که يک روز در شهر ما جار زدند٬ براي سنگسار يک زن بياييد و اين زن مادر من بود. “
او براي من گفت که با ترس و وحشت به آن محل رفت و از دور شاهد بود که با پرتاب سنگ مادرش را کشتند و او معتقد است که مادرش هنوز زنده بود که دفنش کردند….
اين مرد جوان کيفرخواست خود را عليه جنايات وحشيانه حکومتي فاشيست و ضد انسان٬ براي من فرستاده تا آنرا در دادگاهي بين المللي مطرح کنم…
و من مدعي هستم. بعنوان يک فعال مدافع حقوق زن٬ بعنوان مسئول يک کميته بين المللي عليه سنگسار که خانواده هاي زيادي را در مبارزه نابرابر با احکام سنگسار عزيزانشان همراهي کرده ام٬ بعنوان کسي که در گوشهايم صداي فرزندان مادراني هست که سنگسار شان کردند و امروز بعنوان کسي که براي نجات جان سکينه فعاليت ميکنم٬ کيفرخواست خودم و صدها زن و مرد سنگسار شده در ايران را در مقابل دنيا اعلام ميکنم.
سنگسار وحشيانه و قرون وسطايي است. سنگسار صد در صد يک موضوع سياسي است و من هيچگاه به غرولندهاي طرفداران اصلاح و تفسير ملايم از قران و.. اهميتي نداده ام. اين حکومت براي زدن مردم٬ براي محکم کردن پاي هاي خونين خود٬ احتياج به سنگسار کردن داشت و بدون توجه حتي به قوانين کذايي و قرون وسطايي اسلامي خودش و ” قانون مجازات اسلامي” و … تصميم ميگرفت سنگسار کند و قربانيان را شکار ميکرد و هر جايي که ناآرامي بود٬ هر شهري که اعتصاب و اعتراض داشت٬ هر استاني که در مقابل حکومت تمکين نميکرد٬ يک زن را تا سينه در خاک فرو ميکرد و با پرتاب سنگ او را زجرکش ميکرد تا ديگران عبرت بگيرند و تمکين کنند. اين عملکرد سنگسار بوده و هست و غرولند کردن در مقابل حکومت ٬ براي تفسير بهتر و پيدا کردن سوراخ در قوانين هيچگاه و هيچگاه پاسخ نداده و پاسخ نبوده است.
من همواره در سخنرانيهاي خودم عليه سنگسار ميگويم که وقتي اولين بار خبر سنگسار شدن يک دختر ۱۸ ساله را شنيدم٬ با خودم گفتم٬ ” مينا صبر کن تا دنيا از اين درد و رنج و زخم عميق بر پيکر خود اطلاع يابد٬ آنزمان چرخها از حرکت مي ايستند و ساعتها تيک تيک نميکنند٬ تا بشر به اين حمله وحشيانه به خود پاسخ درخور بدهد… امروز سي سال از آن تاريخ گذشته و دنيا با صبر و شکيبايي و البته به کمک نسبيت فرهنگي و خيل روشنفکران و ” فمينيستهايي” که
اين معضلات برايشان ” مهم ” نيست ٬ زندگي عادي خود را ميکند و دولتهاي غربي فرش قرمز زير پاي جنايتکاران پهن کرده و چشم خود را بر اين جنايت عليه بشريت بسته و داد و ستد خود با حکومت فاشيست و زن ستيز اسلامي را ادامه دادند.
من متهم ميکنم دنيايي را که صدها سنگسار را در قرن بيست و يک ٬ با شکيبايي تمام٬ قورت داد و به روي خود نياورد… متهم ميکنم نهادها و موسسات بين المللي را که در مورد اين فاجعه سکوت کردند٬ من متهم ميکنم اتحاديه اروپا و همين شوراي اروپا را که دو روز پيش عليه ممنوعيت برقعه در اروپا و ضديت آن با حقوق بشر ” زنان مسلمان” حرف زد و سي و يکسال است در مورد ضديت سنگسار با حقوق بشر و حقوق زنان لام تا کام حرف نميزند..
اين دنيا وارونه است.
سکوت سه دهه نهادهاي بين المللي عليه سنگسار در ايران٬ امروز به همت مبارزات مردم ايران٬ به همت يک انقلاب عليه حکومت اسلامي شکسته ميشود و ما بايد نه فقط عليه حکم سنگسار سکينه محمدي آشتياني متحدانه و يکپارچه به پا خاسته و کاري بکنيم٬ بلکه خواست محاکمه سران حکومت اسلامي بدليل سنگسار صدها زن و مرد امروز بايد بيش از پيش مطرح شده و براي عملي کردن آن بپا خيزيم!
مينا احدي
۲۷ ژوئن ۲۰۱۰
————-
FRANCAIS:
Sauvez Sakiné Mohammadi Ashtiani, poursuivez les dirigeants de la république islamique!
Dans deux semaines, le 11 juillet, nous commémorerons l’anniversaire de la lapidation de Maryam Ayoubi. Et ces jours-ci, nous tentons de sauver Sakiné Mohammadi Ashtian de la lapidation. Maryam était mère de deux enfants, comme Sakiné.
Les enfants de Maryam savent que, quand leur mère emprisonnée à la prison d’Evine à l’époque, a entendu qu’elle serait lapidée, elle s’est évanouie de peur. Elle a été transportée sur un brancard pour la lapidation. C’était en 2001. Les enfants de Maryam vivent maintenant à Téhéran avec des cauchemars qui ne leur laissent pas de répit.
En tant que présidente du comité international contre les exécutions, j’ai écouté ces enfants dont les mères avaient été lapidées pendant les 31 ans du règne islamique fasciste. L’un d’eux est un homme de Kerman. Il m’a appelée sur mon portable pour me dire : « Si vous connaissez un tribunal qui accepterait une mise en accusation, faites le moi savoir ! » En réponse à ma question : « Quelle mise en accusation ? » Il répondit : « Ma mère a été lapidée dans les premières années du règne de la république islamique. »
J’ai été secouée d’entendre l’horrible histoire de cet homme de 43 ans qui n’était qu’un enfant à l’époque. Il raconta que sa mère avait ouvertement critiqué le régime et spécialement Khomeiny depuis le premier jour. Elle était enseignante et avait parlé contre le régime et les autorités sur son lieu de travail. Un jour, nous étions à table pour déjeuner, ils se sont rués à l’intérieur et ont emmené ma mère avec eux… Tout cela est arrivé si vite. Au bout de moins de deux semaines, ils ont annoncé en ville « venez voir la lapidation d’une femme » Cette femme était ma mère. »
Il m’a dit que, la peur au ventre et en état de choc, il était allé regarder de loin la lapidation à mort de sa mère…Il pense cependant que sa mère était encore vivante quand elle a été enterrée. Cet homme m’a envoyé sa mise en accusation contre ce régime fasciste, ce régime opposé à l’humanité, cette voyoucratie sauvage pour l’envoyer à un tribunal international.
Je défie ce régime ! En tant que militante féministe, en tant que présidente d’un comité contre la lapidation qui a accompagné de nombreuses familles dans leur lutte inégale contre les verdicts de lapidation, en tant que personne qui entend constamment l’écho des voix des enfants dont les mères ont été lapidées, et aujourd’hui en tant que personne qui lutte pour sauver la vie de Sakiné : De ma part, de celle de centaines d’hommes et de femmes lapidés en Iran, j’annonce au monde entier la mise en accusation de ce régime.
La lapidation est barbare et moyenâgeuse. La lapidation n’est qu’un problème politique et je n’ai jamais pris au sérieux les marmonnements des partisans de la réforme et d’une interprétation douce du Coran. Pour réprimer le peuple, pour renforcer ses fondations sanglantes, ce régime avait besoin de la lapidation, sans même respecter son propre « code des punitions islamiques » injustifié et médiéval, il décide de lapider quelqu’un et il chasse sa proie en conséquence. En cas de troubles, en cas de grève ou de manifestation dans une ville, si une province ne se soumettait pas au régime, ils creusaient un trou, enterraient une femme jusqu’à la ceinture et la torturaient à mort pour que les autres retiennent la leçon. Voilà le rôle de la lapidation, et marmonner au régime pour obtenir une meilleure interprétation des lois, ou découvrir des failles dans les lois n’a jamais été et ne sera jamais la réponse adéquate.
Lors de mes discours contre la lapidation, je dis toujours que, lorsque, pour la première fois j’ai entendu qu’une jeune fille de 18 ans avait été lapidée, je me suis dit : « Mina, attends. Le monde va entendre parler de cette peine, de cette souffrance, de cette blessure tellement horrible sur son corps. Les roues vont s’arrêter de tourner, les horloges vont s’arrêter et le monde répondra comme il se doit à cette atteinte violente contre lui. » Trente et un ans ont passé, le monde continue son train-train, avec l’aide, bien sûr du troupeau des partisans de la relativité culturelle, des intellectuels et des « féministes » trop importants pour s’occuper de ces « problèmes » mesquins, les gouvernements occidentaux ont déroulé le tapis rouge à ces meurtriers, ont fermé les yeux sur ces atrocités et ont continué à conclure des accords avec ce régime misogyne et fasciste.
Je condamne un monde qui, au vingtième siècle, en supportant tout, a avalé la couleuvre de centaines de lapidations en prétendant que rien ne s’était passé. Je condamne les institutions et organisations internationales qui ont gardé le silence sur cette catastrophe. Je condamne l’union européenne et le conseil européen qui, il y a quelques jours, discutait l’interdiction de la burqa en Europe et de la contradiction de cette interdiction avec les droits humains de la « femme musulmane » et qui, en 31 ans, n’a pas eu un seul mot sur la lapidation et sa contradiction avec les droits humains et les droits de la femme.
C’est un monde à l’envers.
Grâce à la lutte du peuple iranien, grâce à une révolution contre le régime islamique, un silence de trois décennies des institutions et organisations internationales est en train de se briser. Nous ne devons pas nous contenter de nous élever, unis ensemble, contre la lapidation de Sakiné Mohammadi Ashtiani, il faut aussi demander la poursuite des dirigeants de la république islamique pour la lapidation de centaines d’hommes et de femmes, une revendication qui devrait trouver un écho encore plus important et être satisfaite par nos efforts conjugués
Mina Ahadi
27 juin 2010
Translation: @ghazamfar
برای ایران آزاد mission free iran 
death to anglo/american islamic republic
we wont rest until total destruction of islamci rep
and executions of each and every one involved with it
from top to bottom
marg ba rjomhoori eslami va eslam
Posted by kourosh zed velayat | June 27, 2010, 1:38 pmPlease Stop kinds of Executions, Stop Stoning in whole the world
Posted by Arzhang | June 27, 2010, 3:20 pmI condemn this act regime and I want to cancel, and all human rights agencies that want to forward this sentence Take
Posted by jafar suleimanzadeh | June 27, 2010, 9:11 pmSauvez Sakiné Mohammadi Ashtiani, poursuivez les dirigeants de la république islamique !
Dans deux semaines, le 11 juillet, nous commémorerons l’anniversaire de la lapidation de Maryam Ayoubi. Et ces jours-ci, nous tentons de sauver Sakiné Mohammadi Ashtian de la lapidation. Maryam était mère de deux enfants, comme Sakiné.
Les enfants de Maryam savent que, quand leur mère emprisonnée à la prison d’Evine à l’époque, a entendu qu’elle serait lapidée, elle s’est évanouie de peur. Elle a été transportée sur un brancard pour la lapidation. C’était en 2001. Les enfants de Maryam vivent maintenant à Téhéran avec des cauchemars qui ne leur laissent pas de répit.
En tant que présidente du comité international contre les exécutions, j’ai écouté ces enfants dont les mères avaient été lapidées pendant les 31 ans du règne islamique fasciste. L’un d’eux est un homme de Kerman. Il m’a appelée sur mon portable pour me dire : « Si vous connaissez un tribunal qui accepterait une mise en accusation, faites le moi savoir ! » En réponse à ma question : « Quelle mise en accusation ? » Il répondit : « Ma mère a été lapidée dans les premières années du règne de la république islamique. »
J’ai été secouée d’entendre l’horrible histoire de cet homme de 43 ans qui n’était qu’un enfant à l’époque. Il raconta que sa mère avait ouvertement critiqué le régime et spécialement Khomeiny depuis le premier jour. Elle était enseignante et avait parlé contre le régime et les autorités sur son lieu de travail. Un jour, nous étions à table pour déjeuner, ils se sont rués à l’intérieur et ont emmené ma mère avec eux… Tout cela est arrivé si vite. Au bout de moins de deux semaines, ils ont annoncé en ville « venez voir la lapidation d’une femme » Cette femme était ma mère. »
Il m’a dit que, la peur au ventre et en état de choc, il était allé regarder de loin la lapidation à mort de sa mère…Il pense cependant que sa mère était encore vivante quand elle a été enterrée. Cet homme m’a envoyé sa mise en accusation contre ce régime fasciste, ce régime opposé à l’humanité, cette voyoucratie sauvage pour l’envoyer à un tribunal international.
Je défie ce régime ! En tant que militante féministe, en tant que présidente d’un comité contre la lapidation qui a accompagné de nombreuses familles dans leur lutte inégale contre les verdicts de lapidation, en tant que personne qui entend constamment l’écho des voix des enfants dont les mères ont été lapidées, et aujourd’hui en tant que personne qui lutte pour sauver la vie de Sakiné : De ma part, de celle de centaines d’hommes et de femmes lapidés en Iran, j’annonce au monde entier la mise en accusation de ce régime.
La lapidation est barbare et moyenâgeuse. La lapidation n’est qu’un problème politique et je n’ai jamais pris au sérieux les marmonnements des partisans de la réforme et d’une interprétation douce du Coran. Pour réprimer le peuple, pour renforcer ses fondations sanglantes, ce régime avait besoin de la lapidation, sans même respecter son propre « code des punitions islamiques » injustifié et médiéval, il décide de lapider quelqu’un et il chasse sa proie en conséquence. En cas de troubles, en cas de grève ou de manifestation dans une ville, si une province ne se soumettait pas au régime, ils creusaient un trou, enterraient une femme jusqu’à la ceinture et la torturaient à mort pour que les autres retiennent la leçon. Voilà le rôle de la lapidation, et marmonner au régime pour obtenir une meilleure interprétation des lois, ou découvrir des failles dans les lois n’a jamais été et ne sera jamais la réponse adéquate.
Lors de mes discours contre la lapidation, je dis toujours que, lorsque, pour la première fois j’ai entendu qu’une jeune fille de 18 ans avait été lapidée, je me suis dit : « Mina, attends. Le monde va entendre parler de cette peine, de cette souffrance, de cette blessure tellement horrible sur son corps. Les roues vont s’arrêter de tourner, les horloges vont s’arrêter et le monde répondra comme il se doit à cette atteinte violente contre lui. » Trente et un ans ont passé, le monde continue son train-train, avec l’aide, bien sûr du troupeau des partisans de la relativité culturelle, des intellectuels et des « féministes » trop importants pour s’occuper de ces « problèmes » mesquins, les gouvernements occidentaux ont déroulé le tapis rouge à ces meurtriers, ont fermé les yeux sur ces atrocités et ont continué à conclure des accords avec ce régime misogyne et fasciste.
Je condamne un monde qui, au vingtième siècle, en supportant tout, a avalé la couleuvre de centaines de lapidations en prétendant que rien ne s’était passé. Je condamne les institutions et organisations internationales qui ont gardé le silence sur cette catastrophe. Je condamne l’union européenne et le conseil européen qui, il y a quelques jours, discutait l’interdiction de la burqa en Europe et de la contradiction de cette interdiction avec les droits humains de la « femme musulmane » et qui, en 31 ans, n’a pas eu un seul mot sur la lapidation et sa contradiction avec les droits humains et les droits de la femme.
C’est un monde à l’envers.
Grâce à la lutte du peuple iranien, grâce à une révolution contre le régime islamique, un silence de trois décennies des institutions et organisations internationales est en train de se briser. Nous ne devons pas nous contenter de nous élever, unis ensemble, contre la lapidation de Sakiné Mohammadi Ashtiani, il faut aussi demander la poursuite des dirigeants de la république islamique pour la lapidation de centaines d’hommes et de femmes, une revendication qui devrait trouver un écho encore plus important et être satisfaite par nos efforts conjugués
Mina Ahadi – 27 juin 2010
Posted by Marthe Gonthier | June 28, 2010, 3:13 pmسنگسار سکینه آشتیانی را متوقف کنید
Posted by pedram | July 8, 2010, 10:33 pmadam bad baed sang sar shavad
Posted by farhad | July 31, 2010, 1:14 pmتو غلط ميكني كه هر كسي كه ضد نظام حر ف زده يا عمل كرده حكمش سنگسار است
اي خاك بر سر تو كه براي رسيدن به مطامع دنيا اينطوري دروغ توي بوق و كرنا كرده اي
خاك بر سرت چقدر حقيري
Posted by سميه | August 1, 2010, 1:12 amکس ننه ش! میخواست حال نکنه! کس داده حالا باید پاش بایسته! توی کونی کس کش هم اینقدر اراجیف نباف
Posted by مدی | August 1, 2010, 2:04 amto ye ashghale avazi hasti ke khodetam mesle onayi, mesle khodeshon khon khar
Posted by adam | September 6, 2010, 2:16 amحکم سنگسار یک حکم الهی است وآنانی از سنگساز میترسند که به خدا اعتقاد ندارند.
Posted by ra | August 1, 2010, 2:37 amfaghat mitonam begam khak bar saret , manzoret az khoda hamon khameneyie jalade
Posted by adam | September 6, 2010, 2:14 amسلام
شايد اين يك نظر شخصي باشد.
من نمي دانم كه ايا خانم آشتياني مجزم هست با نه؟؟
اگر مجرم باشد پس بايد مجازات شود
اين سنگسار مجازات وحشت ناكي است
ولي اين خانوم متهم به قتل شوهرش است
؟؟؟چطور از يه قاتل دفاع مي كنيد
Posted by babak | August 1, 2010, 6:25 amآخه اين خانومه خودش كس كشه كه از يه قاتل دفاع ميكنه
Posted by asghar | August 1, 2010, 3:19 pmسميه برو كستا بده
Posted by asghar | August 1, 2010, 3:21 pmبابا كس كشا ما آزادي شما را نمي خوايم بريد آمريكا يا جاهاي ديگه كس بديد……ها هاها
براي ايران آزاد كه امسال مثل تو كه شوهر دارن بخوانت راحت حال كننداونم سكس چندتايي مثله همين سكينه قاتل
Posted by asghar | August 1, 2010, 3:24 pmdahaneto beband ashghale avazi , to sage ki hasti ke nazar midi khon khar , be joz kesafat hichi dige az dahanet biron nemirize
Posted by adam | September 6, 2010, 2:18 amآدم عزیز!
لطفا خونسرد باش. همهٔ دنیا بر علیه سنگسار بلند شده هانیه و جنایتکار‌ها و متجاوزین و شکنجه گر‌‌های جمهوری اسلامی همون تعادل روانی دیده درب و داغونشون رو هم از دست دادند. میگه دخالت نکنید! دخالت که چیزی نیست به نیروی مردم ایران و حمایت شریفترین انسانهای دنیا حکومت سنگسار و شلاق رو هم به پایین می‌‌کشیم.
باش تای صبح دولتت بدمد این هنوز از طلایه سحر است
Posted by missionfreeiran | September 6, 2010, 3:07 pmAsgar , Ra , مدی
شما مادرجنده های جیره خور نظام هستید که از زور دارید میترکید ! شما زن جنده ها همه مثل هم هستید
Posted by Irane Azad | August 2, 2010, 4:02 amشما داريد شلوغش ميكنيد و مسائليكه ربطي نداره را بهم مي بافيد
قاتل بايد مجازات بشه
اگر از روي عمد باشه نه سنگسار ولي اعدام چرا
Posted by bi taraf | August 2, 2010, 4:03 amلطف کنید دوستان داستان سکینه رو از اول بخونن و بیخود بی ادبی نکنن
محمدی زنی تبریزی و از اقشار مستضعف بوده در سال 1385 مورد اغفال شخصی به نام عیسی قرار گرفت تحت فشار، با وی همکاری نموده و به اتفاق مرتکب قتل همسرش شدند. این واقعه باعث گردید پرونده ای کیفری تشکیل و متهمین به قتل محاکمه شوند. در رسیدگی به پرونده، اولیاءدم مقتول اعلام گذشت کردند به عبارت دیگر خانواده مقتول از حق خود نسبت به قصاص در مورد عیسی و اعدام ایشان گذشته و نسبت به مادرشان نیز اعلام رضایت نمودند. در این پرونده سکینه محمدی از لحاظ جنبه عمومی جرم به ده سال حبس تعزیری محکوم شد و به این نحو موضوع قتل منتفی گشت. بنابراین برخلاف فرمایش ریاست دادگستری آذربایجان شرقی که اعلام نموده اند خانم سکینه محمدی به دلیل قتل و جنایت به اعدام محکوم شده است، مجازات اعدامی در پرونده ایشان وجود ندارددوستان برای اطلاعات بیشتر به http://iranianfeministschool.org/spip.php?article5296..
Posted by sanaz | August 3, 2010, 5:44 amiran dare yekhorde tond barkhord mikone alan ke hame daran berahati zanaye mohsene mikonan kesiam khabar nadare hala bichare in ye gohi khorde velesh konid baba un khodesh hala azabe 100ta sang saro edamo keshide vali mishe goft sang sar khube vase ebrate baziiiaaaaaaaaa vali in na bad bakht
Posted by b taraf | August 5, 2010, 4:00 amاین خانوم که مادر 2 تا بچس به راحتی قتل کرده و زنا هم کرده حالا زناش به جهنم چرا اون بد بختو کشتی من فکر می کنم باید اعدام شه نه سنگسار آخه سنگسار رو کی قانونی کرده یه عمل دوزان جاهلیت هم نمیش گفت بهش
Posted by نازنین | August 12, 2010, 6:47 amاولا من به صلاحیت و لیاقت این دادگاه ها در تشخیص جرم شک دارم. دادگاه که اینجوری نیست یه آخوند خیک شکم گنده بر سر جان یه انسان بشینه نظر بده. دوما سنگسار دیگه چه مجازاتیه خدا. مگه نمیگید بهشت و جهنمی هست. تازه سنگسار روی بازماندگان این بدبخت هم اثر منفی میزاره. من نمیدونم بچه هاش این صحنه های دلخراش تا آخر عمر یادشون میره یا نه
مطمئن باشید ج ا از این قضیه با خواری و البته پر رویی عقب نشینی میکنه
Posted by کاوه | August 13, 2010, 9:53 amببینم چطور میشه که برای یک زن فاسد قاتل این همه جنجال میکنید ولی برای قتل عام یک میلیون عراقی از زمان ورود آمریکا به عراق یا غزه یا کشتی آزادی و… هیچی نمیگید اگر جان یک نفر اینقدر ارزش دارد چطور زمان جنگ 290 مسافر ایرباس ما را در خلیج پارس کشته شدند آمریکا به فرمانده ناو مدال داد
Posted by ایرانی | August 14, 2010, 5:31 amاولا که این حکم شرعه نه حکم حکومتی بعدش هم در مورد لواط هم حکمش اینه لواط کننده باید از کوه پرت بشه پایین یا اینکه زنده زنده بسوزونن.بالاخره کسی که تو این کشور زندگی میکنه باید بر اساس همین قوانین مجازات بشه بعدشم شما چرا اینقدر خودتون اذیت میکنین همیشه تو این ماجراها خودتونو بذارین جای خونواده قربانی چیکار میکردین
Posted by asd | August 14, 2010, 5:40 ambebin khodaee kare mellat be koja reside hame ghazi shodano karaagah.
man ghezavat nemikonam . ama tarafdarane nezam khahand did ke in hokoomat ba khaari va be zeshti az hokme sangsare ashtiyani sarfenazar mikone hamoontor ke zire feshare gharb az hokme edam ham kootah oomad. pas behtare kos nagan enghad.
Posted by mehdi | August 14, 2010, 1:18 pmمن واقعا نمیدانم اینهمه جنجال در مورد این خانم ازکجا نشعت میگیرد و لی به نظر من گناه بچه های این زن چیست اگر حکومت ما که دم از اسلام میزند به بهشت و جهنم الهی اعتقاد دارد سنگسار کردن مفهومی ندارد حال اینکه فرزندان این زن هم از قصاص قاتل پدرشان دست کشیده اند
Posted by سجاد | August 18, 2010, 12:06 amحقشه باید بکشنش پسره چه بی غیرت تشریف داره با اون ننه دریدش یعنی چی به زور اغفالش کردن این دیگه چه بهونه ایه یاورفته زنا کرده شوهرشم کشته اسمشم گذاشتین اغفال زوری؟
Posted by naznin | August 20, 2010, 5:42 amسنگسار فقط وجه اسلام و خراب کرده . سنگسار زمانی بود که کلیسا مخالفانشو زنده زنده میسوزوند . به خاطر وجه اسلام باید سنگسار حذف بشه . بس چرا این مسئولین عقلشونو به کار نمیدازن .
اگه خانم محمدی اعدام نشه میشیم عین آمریکا . سالی چند هزار بیگناه توسط مردم و جنایتکارا کشته میشن و بعد آزاد ول میگردن. برای سکینه محمدی متاسفم . ولی اگه جرمش ثابت شده اعدام بشه . نه سنگسار . بعضی چیزا تو این دنیا ظالمانه یه نظر میرسه ولی عین عدالته . عدالت همیشه چهره ی خوبی برای همه نداره . مانند برادر حضرت علی که داغی زغال و چشید .
Posted by من | August 24, 2010, 6:09 pmhi mina.in harfa baram mohem nist mohem fekare tost ke man mipasandam.baraye hamfekriye bishtar ba man dar ertebat bash bad nemibini! motmaen bash.see you later
Posted by zari | August 29, 2010, 4:49 pmbe nazare man age harki harcheghadam zor bezane hichi 2rost nemishe.man 2khtare 18sale nazaram ineke bayad 1forsate dige bedin na sangsar konin badbakhto
Posted by setare | September 4, 2010, 12:59 amسنگسار وحشيانه ترين نوع مجازات تو دنياست كه مال عهد عتيقه بابا ما الان تو قرنه 21 زندگي ميكنيم
اگه زن شوهر داري كه مرتكب زنا شده بايد سنگسارش كنن پس چرا هزاران مرد متاهلي كه كارشون خانوم بازيو و كردنه سنگسار نميشن مگه خونه مردها رنگين تره واقعا برام سوال شده حالا اگه طرف آدم كشته بحسش جداست
Posted by فرزانه | September 5, 2010, 4:49 pmیه خونه رو تصور کنید یه زن با 2 یا3 تا بچه. یه شوهر. کتک. فحش .شکستن وسایل . داد زدن. ابرو ریزی و …-این هم تکیه کلام پدر اون زن:با لباس سفید رفتی خونه شوهر با لباس سفید میری توی مزار. این زن که داری تو اون جهنم تصور میکنی یه انسانه. یکی از این زنها خود کشی میکنه تا راحت بشه یکی دیگه اغفال میشه وفکر میکنه راحت تر شده.بهتره کمی فکر کنیم؟ گناه کی بزرگتره؟ا اونی که خود کشی کرده؟(گناهی که خدا نخواهد بخشید) اونی که زنا کرده؟ منی که اسمم رو گذاشتم شوهر؟(کسی که باید همه خونه اونو پشتیبان بدونه)یا پدراین زن که فقط به فکرابروی مسخره خودشه؟یا حکومتی که باید به فکر دردهای ملت بدبختش باشه نه تو قکر مسلمونای دنیا؟ منم اسمم یه مرده ولی چقدر لایق این کلمه بودم خدا میدونه.وقتی اینجور اتفاقات پیش میاد ما مردها باید خجالت بکشیم چون هیچ زنی تو دنیا نیست که بخواد خانواده خودشو داغون کنه تازه وقتی2تا بچه هم داشته باشه.اگه کسی همچین زنی سراغ داره مطمین باشید تو ریشه این کار پای سیاستهای دولت وما مردها وجود داره.شایدم بعضی ها بهم بگن توکه مرد نیستی. بهتره که بدونین بچه اذربایجان هستم والفبای غیرت رو هم از بچگی شنیدم و دیدم ویاد گرفتم. تعریفی که از غیرت میدونم اینه:یک وجب از خاک وطنم ناموس منه اگه لازم بود بخاطرش جانم رو میدم.فقط نمیدونم چرا در مورد زن و خانواده یعنی ناموسم نباید بدون هیچ چشمداشتی جانم رو بدم؟(بیر قادینی اینجیتمک هنر دییل دیر
Posted by yusuf | September 6, 2010, 3:12 am100% correct, a great comment.
Thank you and please write more.
Posted by missionfreeiran | September 6, 2010, 2:52 pmاگه هريك از شماكه تو متن جامعه هستين دقت كنين هر روز هزاران زنا اتفاق مي افته كه به جرات ميشه گفت درصد بالايي از آن توسط آدمايي هست كه نقاب پرهيزكاري و تقوا به چهرشون زدن اگر قراره حكم اسلام بي قيد بند اجرا بشه چرا در مورد كساني كه تو زندان كهريزك آن همه تجاوز كردن به نواميس مردم نميشه به اونايي كه تو اوين چه بلاهايي كه سر زن و دختر همين خاك وسرزمين در ميارن كه اگر دشمن اين كارو ميكرد خون تو رگاي تك تك ما فوران ميكرد من دوست بسيجي داشتم كه خودش ميگفت كه تو پايگاه دختر و پسرهايي رو كه ميگيرن پسررو ميزنن و آزادش ميكنن به دختر ميگن يا با ما راه مياي ويا خانوادتو خبر ميكنيم بيان ببينن با كي گرفتيمت اينه قانون حكومت اسلام؟؟؟؟؟؟ اينه شرع؟؟
Posted by ناشناس | September 6, 2010, 9:00 amباید بگم که من به عنوان یک انسان مسلمان جنایت این زن را تایید می کنم ولی نوع اجرای حکم برای این زن
(سنگسار) را رد می کنم و از کارشناسان علموم قضایی خواهشمندم که در این زمینه با استفاده از نظرات کارشناسان روانشناس پیرامون اثرات مخرب این حکم بر روی نزدیکان واطرفیان مجرم درباره اصلاح آن به راهکارهای بهتری برای اجرای قوانین اسلام دست پیدا کنند.
Posted by محمد | September 7, 2010, 1:49 amسلام . حكم سنگسار تو قرآن نيست اما توي سنت پيامبر بوده. ما خيلي چيزا رو از سنت پيامبر گرفتيم مثل تعدا ركعت نماز كه تو قرآن نيست. اينجوريم نبودخ بگيم زمان پيامبر روشهاي ديگر نبوده.اوون موقع هم كشتن به روشهاي ديگه بوده. حالا ميخوام يه تحليل بي طرفانه بكنم. ببينيد خيانت همه جاي دنيا امر زشت و بسيار بديه. خانواده رو از بين مي بره. اسلام براي خيانت و زناي محصنه حكم بسيار سنگيني رو وضع كرده تا شايد بازدارنده باشه. البته بايد اينو دونست تا جرم ثابت نشه حكمي اجرا نميشه.شرايط اثبات زنا هم تو اسلام اينه:1- 4 بار شهادت فرد 2 – 4 تا شاهد عادل شهادت بدند . حالا ممكنه كسي بگه مگه ميشه اينجوري حكمي ثابت شه. اين از ظرايف اسلامه .نميخواد الكي خونها به زمين ريخته شه. ميگه اگر زني يا مردي عذاب وجدان گرفت اومد 4 بار شهادت داد يا اينكه كار اونقدر علني بود كه 4 نفر ديديند. اونوقت جرم اثبات شده .تازه كار به اينجا ختم نميشه اسلام نميگه هر زناي زن يا مرد شوهر دار زناي محصنه است. ميگه تو بايد به شوهرت يا زنت دسترسي داشته باشي .مثلا فرض كن زنو شوهري 1 ساله قهرن رابطه زناشويي ندارن .زناي اينا محصنه نيست . زنا وقتي محصنه است كه زن يا مرد بدون مشكل در دسترس هم باشند و زن يا مرد از روي تنوع طلبي اينكارو بكنن. بعدشم بايد به همون طريق اثبات شه. اين خانم آشتياني قبل از قتل شوهرش با مردي رابطه داشته با همكاري اون شوهرشو كشته . اگر جونه اين خانم ارزشمنده ، جون شوهرش ارزشي نداره .خونش آب ميوست؟اما يه بحث هست و اونم اينه كه الان سنگسار به اعدام تبديل شه. البته از كجا معلوم شايد 10 سال ديگه صداشون دراومد كه اعدامم زياده .ما نبايد به اعتراضات اونها توجه كنيم .يه بار بيايم منطقي بحث كنيم.اگر براي اين جرم سنگين حكم سنگيني وضع نشه احتمال داره فراگير شه. خانواده ها از هم مي پاشه. به اينا بايد فكر كرد.
Posted by محمد | September 10, 2010, 4:52 amla’nat be har chi khushunato tarafdare khushunate….aval bayad jaladaye in nezamo tike tike kard k be esme khoda mardomo be hezar badbakhti mikeshan…hame bi taghsiran v faghat kasani k neshastan balatar va mardomo ablah negah midaran ta ahdafe khodeshuno pish bebaran bayad mojazat beshan ta mardom betunan roshd fekri dashte bashn k dg az zure bikario faghro nadanma kari ham khodeshun v ham jamearo alude nakonn.hala key in gardan kolftaro mikhayn mojazat konin?ag hokm b sangsare ina bdin k 7o milion adam bayad sangeshun bezann
Posted by asal | September 20, 2010, 3:17 amسلام
من در دادگاه تبریز خدمت می کردم و قاضی ایمانی(قاضی که حکم سنگسار را صادر کرد) را کاملا خوب می شناسم
قاضی بسیار حزب اللهی بود و همیشه تفسیر طالبانی از اسلام داشت
بنا به شناخت من وحرفهایی که سجاد (پسر اشتیانی)زده فکر کنم در حق وی بی انصافی شده
Posted by علی | October 2, 2010, 1:33 pmThank you for sharing this. : )
Best regards,
Maria
Posted by missionfreeiran | October 4, 2010, 3:01 am