Critique, Human Rights, Not One More Execution

!رژیم اعدام و گورهای بی نشان را ساقط میکنیم ! سران رژیم جنایت و تجاوز اسلامی را به دادگاه میبریم

 

Mass grave at Behesht-e Zahra: Plot 109

 

آنچه  یکسال پیش در مرکز شهر تهران آغاز شد و ابتدا همۀ نگاه ها را از سراسر جهان به سوی زنان و مردان جوان و رزمندۀ ایرانی جلب کرد اکنون تنها پس از یکسال تحولات هیجان انگیزی را پشت سر خود دارد. آنچه یکسال پیش در تهران آغاز شد دیگر نه به تهران محدود است، نه به ایران و نه حتی به خاور میانه۰ انقلاب ایران بنا به دلیل مجموعه ای از فاکتورهای عینی و ذهنی کاتالیزاتوری بود که تنها در عرض یکسال با به حرکت در آوردن نیرویی وسیع و نشان دادن ظرفیت های انقلابی این نیرو که اینک بی تردید به اهرم های بسیار موُثر فشار بدل میشود، مدرنترین تئوریهای دینامیسم سیستم های اجتماعی را در وسیعترین ابعاد ممکن ، در سراسر جهان  به چالش گرفته است ۰

 

 در دو سه هفتۀ گذشته شاهد رویدادهای جالبی در سطح جهان ودر ارتباط با انقلابمان بوده ایم ۰ هرچند که این رویدادها در خطوط کلی قابل پیش بینی بوده و بسیاری از ما از ضرورت وحتمی بودنشان صحبت کرده ایم اما بنظر میرسد که سرعت و دامنۀ این رویدادها از یکسو و طبیعت متفاوتشان از سوی دیگر حتی خود ما را هم غافلگیر کرده است ۰ قبل از اینکه وارد این  بحث بشوم که این رویدادها کدامند ، چه  اهمیتی دارند و  بالقوه  چه  امکاناتی بوجود میاورند و به تبع آن چه وظایفی  پیش روی ما قرار میگیرند، توجه شما را به لیستی از آنچه در چند هفتۀ اخیر در  خارج از ایران رویداده و ارتباط مستقیم و یا غیر مستقیم با انقلاب و ضد انقلاب ایران داشته جلب میکنم ۰

May 6, 2010: Afghans demonstrate against Iranian ‘ill-treatment’

May 10, 2010: Education International launches global campaign in protest against the execution of Farzad Kamangar

May 12, 2010: Canadian Teachers’ Association, representing nearly 200,000 elementary and secondary teachers in Canada, condemns execution of Farzad Kamangar

May 13, 2010: The National Education Association (US) issues a statement of condemnation of the execution of Farzad Kamangar.

May 19, 2010: H. RES. 1371 Condemning the selection of the Government of Iran to serve on the United Nations Commission on the Status of Women.

May 20, 2010: Afghans protest against execution of political prisoners by Iranian regime (in Herat)

May 20, 2010: UK’s new coalition government policy document: “We will stop the deportation of asylum seekers who have had to leave particular countries because their sexual orientation or gender identification puts them at proven risk of imprisonment, torture or execution.”” On June 16, 2010, Kiana Firouz, an Iranian lesbian twice denied asylum by the UK Border Agency, was granted “leave to remain” in the UK – she is among the first, if not the first beneficiary of the new coalition government’s policy.

May 26, 2010: Union Locale CGT d’Epinal issued the following statement demanding IRI out of ILO

June 2, 2010: Protest at the opening of the annual meeting of the International Labour Organization that drew significant applause and support from attendees, particularly among the Italian delegation

June 8, 2010: Indonesian workers protest against execution of Farzad Kamangar and abuse of Mansour Ossanlou

June 9, 2010: Norwegian foreign minister condemns wave of executions in advance of June 12 anniversary in Iran

June 9, 2010: Mottaki’s presence in Dublin is loudly protested (and covered in mainstream media)

June 12, 2010: Global protests of the Islamic Republic, including viral video of condemnation of regime at the World Cup

June 15, 2010: Western nations slam Iran over human rights record

June 16, 2010: Kiana Firouz, an Iranian lesbian twice denied asylum by the UK Border Agency, was granted “leave to remain” in the UK, becoming among the first, if not the first, beneficiary of the new coalition government’s policy.

 یکی از مهمترین رویداد های یکسال اخیر و آخرین آنها انتشار گزارش جفری رابرتسون حقوقدان بر جسته و با اعتبار جهانیست ۰ این گزارش با کوشش بنگاه برومند تهیه شده و از این توان بالقوه برخوردار است که مبارزۀ حقوقی با رژیم جنایتکاران اسلامی را به مرزهای جدیدی بکشاند۰  انگیزۀ شمارۀ یک این نوشته آماده سازی مقدمات این مبارزۀ بسیار حیاتی است اما به برخی رویدادها و مسائل ثانوی و مربوط هم میپردازد ۰

June 7, 2010: Geoffrey Robertson QC: Iran’s leadership guilty of crimes against humanity
Geoffrey Robertson QC’s report The Massacre of Political Prisoners in Iran (PDF file download)

 به اعتقاد ما نفس مطرح شدن ظرورت تشکیل یک دادگاه بین المللی در این سطح، و بازتاب جهانی آن در سطح وسیع یکی از مهمترین رویدادهای یکسال گذشته است ۰ ما تردیدی نداریم که پارامترهای مختلفی این امر را پس از گذشت بیش از ۲۰ سال در دستور روز جامعۀ جهانی قرار داده است ۰ هر چند که تحلیل عوامل موُثر و یا حتی تعیین کننده در این مورد که اینک خود یک پدیدۀ متکی به ذات است وموجودیتش خارج  از حیطۀ ارادۀ من و شما و حتی تهیه کنندۀ گزارش، مساُله ای ثانوی و کم اهمیت است ، ما در جایی دیگر و در جزئیات به آن خواهیم پرداخت ۰ *

گزارش رابرتسون از نظر من مبارزۀ سیاسی بر علیه رژیم را به دو دورۀ قبل و بعد تقسیم میکند ۰ اهمیت این گزارش تنها در این نیست که تهیه کنندۀ آن از سرشناس ترین حقوقدادن عرصۀ قوانین بین المللی حقوق بشراست؛ ویا اینکه  کارشناس معتبریست که عیناً در عرصۀ مورد نظر ما در پست قاضی دادگاه سازمان ملل متحد خدمت کرده است ؛ و یا حتی اینکه برخی از قوانین بین المملی  ناظر بر حقوق بشر توسط او تدوین شده اند ۰ بی تردید همۀ این فاکتورها از زاویۀ اعتباری که بخودی خود به این گزارش میدهند حائز اهمیت هستند ،  اما مهمترین ویژگی این گزارش در امکانپذیری تحقق آن است چرا که همان عواملی که مسائل مطرح برای ما و انقلاب ما  و از جمله به دادگاه کشیدن و محاکمۀ جنایتکاران جمهوری اسلامی را به جلو صحنۀ سیاسی جهان میرانند جبراً، منطقاً وبالقوه امکان حل آن مسائل به نفع انقلاب را نیز فراهم  میکنند ۰

 

اول : چه باید کرد و هدف اصلی  چیست؟ 

به محاکمه کشیدن جانیان جمهوری اسلامی در تمام رده ها از ولی فقیه تا شکنجه گر که پیشتر نیز یکی از عرصه های فعالیت ما را تشکیل میداده است یکی از مهمترین عرصه های فعالیت سیاسی ما در این مرحله محسوب میشود و در عین حال که یک عرصۀ مستقل و متکی به ذات خود را تشکیل میدهد گروهی از عرصه های مبارزۀ سیاسی دیگر را به عنوان زیر مجموعه در برگرفته ،آنها را همسو و در سطحی بالا تر هدفمند میکند ۰اخراج جمهوری اسلامی از کمیسیون مقام زن سازمان ملل متحد فقط یکی از این زیر مجموعه هاست ۰

به دادگاه بردن و به محاکمه کشیدن این جنایتکاران از نظر حقوق بین المللی کاملاً ممکن است اما از نظر ما مشروط به بسیج وسیع افکار عمومی و سازماندهی نیرویی است که انقلاب ایران در سراسر جهان به میدان کشیده و هردم  بر وسعت آن می افزاید ۰ این نیرو اهرم فشاریست که دولت ها و مراجع بین المللی مسئول را وادار به تمکین و اجرای وظایف حقوقیشان خواهد کرد ۰ این دولت ها ۳۱ سال است که از زیر بار این مسئولیت شانه خالی کرده اند و این خود در موارد زیادی و از نظر حقوق بین المللی جرم محسوب میشود ۰

 دوم : اهداف فرعی و زیر مجموعه ها   کدامند ؟ 

همانطور که پیشتر گفتم با بازتاب وسیع گزارش رابرتسون و امکانپذیری عملی تحقق  خواست سیاسی جلب، دستگیری و محاکمۀ آدمکشان اسلامی ، تمام عرصه های فعالیت سیاسی ما بر علیه جمهوری اسلامی از این تحول متاثر شده و به سطوح تازه ای ارتقاء پیدا میکنند ۰ این عرصه ها به درجات مختلف  موضوع فعالیت ما بوده اند عبارتند از :

 کمیسیون موقعیت زن سازمان ملل متحد : ما خواهان اخراج فوری  جمهوری اسلامی  از کمیسیون مقام زن سازمان ملل متحد هستیم ودر این رابطه تلاش گسترده ای را آغاز کرده و تا تحقق این هدف ادامه خواهیم داد ۰ عضویت حکومتی که زنان را سنگسار میکند ؛ و آنان را به دلیل مساوات طلبی بدار می آویزد توهینی آشکار به زنان ایران و همۀ جهان است ۰

نمایندگان رژیم اسلامی در این کمیسیون نمایندگان رژیمی هستند که تجاوز به دختران و پدوفیلی را قانونی کرده ؛ نمایندگان رژیمی هستند که از بلندگوهای  کریه نمازهای جمعه ریختن خون زنان بدحجاب را حلال میکند۰ رژیمی که پرچمدار آپارتاید جنسی است ،رژیمی که سرانش متهم به نسل کشی هستند نمیتواند و نباید در این کمیسیون جایی داشته باشد ۰  

 سازمان جهانی کار، وابسته به سازمان ملل متحد : ما خواستار اخراج بی قید و شرط جمهوری اسلامی از سازمان جهانی کار بوده ایم و در این راه تلاش کرده ایم ۰ به اعتقاد ما رژیمی که تشکل های آزاد کارگری را سرکوب میکند و رهبران و فعالین کارگری و اتحادیه های صنفی را زندانی و اعدام میکند جایی در این ارگان که با هدف اسمی حمایت از تشکل های صنفی و مبارزات اقتصادی و حقوقی کارگران تشکیل شده ندارد ۰ نمایندگان جمهوری اسلامی در این سازمان نمایندگان استثمار وحشیانه با اتکاء به قتل عام و زندان و شکنجه بوده و هستند ۰ این افراد باید دستگیر و محاکمه شوند ۰ نفس اجازۀ حضور نمایندگان جمهوری اسلامی در این کمیسیون با اساسنامۀ این کمیسیون متناقض است۰

 سفارت خانه های رژیم ، ومراکز دیپلماتیک و فرهنگی رژیم اسلامی در سراسر جهان باید تعطیل گردند  : ما مدعی بوده ایم که سفارتخانه های رژیم تنها قاتلین مردم ایران را نمایندگی میکنند ۰ این مراکز در تمام طول ۳۱ سال عمر این رژیم مراکز سازماندهی جاسوسی و ترور و بمبگذاری، تهدید و ارعاب و استخدام چاقوکش و قاتل و تروریست بوده اند ۰ ما مدعی بوده ایم که این باند چاقوکش نمایندۀ مردم ایران نیست ۰ ما این ادعا را اثبات کرده ایم ،این ادعا در دادگاههای آلمان و فرانسه به اثبات رسیده اند و خود این رژیم و سفارتخانه هایش هر روز و فعالانه بر قطر پرونده های تهدید و ارعاب و چاقوکشی و ترور در خارج از ایران افزوده اند ۰ این مراکز باید فوراً تعطیل گردند ، ایمنی دیپلماتیک هیئت های رژیم فسخ گردد و پروندۀ جنایات رژیم در خارج از ایران مجدداً به جریان بیافتد ۰

 همۀ زندانیان سیاسی باید آزاد گردند و مجازات اعدام کلاً و بدون استثنا لغو گردد : همۀ مردم دنیا امروز میدانند که در زندانهای جمهوری اسلامی در این ۳۱ سال چه گذشته و چه میگذرد ۰ شکنجه های وحشیانه فیزیکی و روحی را این رژیم به مرزهای جدیدی رسانده است ۰خود رژیم چه پیشتر و چه در طول یکسال گذشته به نقض وحشیانه و علنی ابتدایی ترین حقوق انسان به کرات اعتراف کرده ، و این اعترافات با علنی شدن وحشیگری های رژیم در کهریزک به اوج تازه ای رسیدند ۰این جنایات ، این وحشیگریها ،  شکنجه و تجاوز باید فوراً متوقف شوند ۰همه امروز میدانند که اعدام ، چه اعدام زنان و مردان دگراندیش و چه اعدام علی العموم  توسط این قاتلان نه ابزار ارعاب و ترور دولتی علی العموم ،  بلکه ابزار سرکوب مستقیم جنبش انقلابی با خواسته های سیاسی است و از نقطه نظر حقوق بین المللی باید در همین چهارچوب ارزیابی و درک گردد ۰ این تداوم ژنوسید ۳۱ ساله بر علیه کل   ایرانیان محسوب میگردد ۰ ما کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل و صلیب سرخ بین المللی  را موظف میدانیم که از تمام اهرم های قانونی به منظور بازرسی و حضور مداوم در زندانهای این باند قاتل و متجاوز استفاده کنند ۰ زندانی کردن انسانها ، محاکمه و محکوم  کردنشان به جرم عقاید سیاسی در تناقض و تخاصم کامل  با منشور حقوق بشر سازمان ملل متحد است وجرم محسوب میگردد ۰ عدم واکنش ارگانها و نهادهای بین المللی صراحتاً به مفهوم عدم اجرای تعهدات و مسئولیتها از جانب این ارگانها محسوب میشود و  مستقیماً به تداوم این وحشیگری ها ، تعدیات و تجاوزات کمک کرده و میکند ۰ ژنوسید بر علیه مردم ایران باید فوراً متوقف گردد و همۀ زندانیان سیاسی فوراً و بدون قید و شرط آزاد گردند ۰ پروندۀ جرایم  کهریزک به عنوان پروندۀ پیلوت باید برای بررسی به  یک دادگاه بین المللی احاله گردد۰

 ادامه دارد  

پاورقی  *

از میان اصلی ترین فاکتور در اینجا فقط به سه فاکتور اشاره میکنم :

مهمترین عامل انقلاب ایران است ۰ رویارویی نیروهای سیاسی و اجتمائی در ایران  بی تردید طیف های وسیعی از  نیروهای سیاسی و اجتماعی   به نفع و یا بضرر انقلاب هم در داخل و هم در خارج از مرزهای ملی ایران را وارد صحنه  میکند این نیرو ها در طول و عرض وعمق  انقلاب، هم ابتدا به ساکن  موُثرند و هم آگاهانه و بر مبنای  استراتژی های معین و یا بصورت نیروهای اجتماعی خود بخودی و در راستای منافع خود  در تغییر این ابعاد و در جهات مختلف سعی دارند ۰ آنچه که با سرعتی شگرف در سراسر جهان ، در ارتباط مستقیم یا غیر مستقیم با انقلاب ایران روی میدهد،بطریق اولی  فوراً  ویا با اختلاف فاز متاُثر از پارامتر انقلاب ایران در سراسر جهان است که از یکسال پیش آغاز شد و دامنه و نتایج آن هر لحظه گسترش و عمق پیدا میکند ۰ چند مثال

جناح کنسرواتیو سرمایه داری ایالات متحده که تا قبل از شروع انقلاب ایران علی العموم مدافع ارجحیت راه حل نظامی برای حل اختلاف با جمهوری اسلامی بود و برای زمینه سازی سیاسی و اجتماعی راه حل نظامی ،از جمله سیاست انسانیت زدائی از جامعۀ ایران و محور شر را به پیش میبرد ، اینک از موضع ” مدافع حقوق بشر ” برای مردم ایران ظاهر میشود ۰

راست و چپ سنتی اروپا و آمریکای شمالی که در مقابل تهاجم اسلام سیاسی لنگ انداخته نسبیت فرهنگی را علم کرده بود اینک با شوراهای اسلامی در همه جا سرشاخ شده است ۰

نتیجۀ بلاواسطه اینکه نه  میلیتاریسم غرب در شرایط امروز قادر به بسیج سیاسی و اجتماعی برای تعرض نظامیست و نه طرفداران سیاست نسبیت فرهنگی شنونده دارند، در این مورد اخیر قضییه حتی کاملاً برعکس است ۰ 

در رابطه با خود ویژگی های این انقلاب و بعنوان مشتی از خروار کافیست به این واقعیت اشاره کنیم که انقلابی که صفوف اول آن را زنان اشغال کرده اند نمی تواند جهانی نشود ۰

 عامل دوم ابعاد و عمق جنایات رژیم اسلامیست : جنایات عظیم جمهوری اسلامی در ۳۱ سال گذشته به هیچ وجه کاملاً مخفی نبوده و به دلیل طبیعت وحشتناک و ابعاد نجومیشان نمی توانستند هم که مخفی باشند ۰یک  واقعیت اینستکه خود رژیم اسلامی به دلایل واضح وازجمله نیازحیاتیش  به تداوم و بسط سلطۀ وحشت در بسیاری از موارد مثل اعدامهای علنی در میدانها در تبلیغ وسیع سبعیت خود تعمد داشته است ؛ و واقعیت دیگر اینکه جامعۀ بین المللی هم از این جنایات و ابعادشان کاملاً مطلع بوده است واین وقوف را اسناد خود سازمان ملل متحد اثبات میکنند ۰ اینکه چرا این وحشیگریها پیشتر مورد توجه متناسب با عمق و وسعت این جنایات قرار نگرفت و چرا مراجع و نهادها و دولت ها  حتی رسانه های گروهی که بسیاری مدعی عدم وابستگی و ابژکتیویسم هستند در این موارد سکوت اختیار کرده ، و غیر مستقیم تداوم این وحشیگری بر علیه یک ملت را امکانپذیر ساختند و یا در مواردی حتی مستقیماً سیاستی ننگین در قبال مبارزات ۳۱ سالۀ مردم ایران اتخاذ کردند و به سیاست وحشت و ترور رژیم  به سهم خود امکان وجود دادند تنها با منافع اقتصادی دول عضو سازمان ملل و نیازهای سیاسیشان قابل توضیح است ۰این یک معاملۀ ننگین ، خونین و غیر رسمی بوده است ۰

ما به این امر و در اینجا نمی پردازیم  مهم آنست که پارامتر انقلاب این معامله را از اساس فسخ کرده است ۰

جنایات جمهوری اسلامی و مبارزه بر علیه آن  ، ۳۱ سال بربریت و ۳۱ سال مبارزۀ زنان و مردان  کارگران و زحمتکشان ، معلمین و دانشجویان بر علیه این همه وحشیگری، و چشم انداز محتمل آن امروز  جامعۀ جهانی را به اتخاذ موضع وادار میکند ؛ مردم شریف را در همه جا به واکنش فرا میخواند ، فعال سیاسی خلق میکند ، و به نیرو و اهرم فشار تبدیل میشود ۰ امروز آنچه در رابطه با انقلاب ایران رخ میدهد به همۀ جهان مربوط میشود و ضرورت انعکاس خود را  در صفحات اول مهمترین رسانه های جهان تحمیل میکند و از همین راه  پارامتر فشار  به عرصۀ سیاست های ملی و بین المللی را  تقویت میکند ۰

عامل سوم افق و چشم انداز انقلاب است : همه میدانیم آنچه که در ایران میگذرد تنها رویارویی نیروهای سیاسی و اجتمائی آنتاگونیستی دنیا در دهه های آخیر نیست ۰ ما همه شاهد ” انقلاب ” های از بالا ، فریب های رنگین و مخملین بوده ایم در حالی که اینها یکی بعد از دیگری بیهودگی موجودیت  و ناتوانی خود  در حل پیش پا افتاده ترین معضات جامعه از جمله مسالۀ اقلیت های قومی را بنمایش گذارده و یا روی پایه های سست و ناتوان خود سقوط کرده و یا در شرف سقوطند ، انقلاب ایران تفاوت ماهوی خود را در اهداف و شعار ها و از زبان توده های میلیونی بیان میکند ۰

شعارهای این انقلاب نه کلی بافی های دغلکاران سیاسیست، نه وعده های سر خرمن کلاشان کاخ نشین ۰ شعارهای این انقلاب را زنان برابری طلب ایران تعیین کرده اند ۰ شعارهای این انقلاب را کارگران ایران در هر اول ماه مه بیان کرده اند ۰ این شعارها میلیونها مدافع دارند ، این انقلاب صاحب دارد و همۀ دنیا، چه توده های شریف، زنان ومردان، کارگران و معلمان و دانشجویان وچه آنان که بر علیه این انقلاب حساب بازکرده اند میدانند که نه ایران همان ایران انقلاب ۵۷ است و نه بازیگران صحنۀ سیاسی جهان قادر به تکرار همان سناریو های فرسوده و در هم شکسته  ۰ انقلاب ایران و افق روشن آن به دنیای زنان ،به کارگران و زحمتکشان، به انسانیت راه نشان میدهد ۰

Discussion

6 thoughts on “!رژیم اعدام و گورهای بی نشان را ساقط میکنیم ! سران رژیم جنایت و تجاوز اسلامی را به دادگاه میبریم

  1. با درود دوستان
    ازآن زمان تا به امروز دستگیری شکنجه تجاوز جنسی اعدام سنگسار
    و ترور همواره در دستور کار رژیم قرار داشته و همچون سلسله
    زنجیرهائی بهم بافته شده آمده اند
    اما سال 1360 که رژیم کارزاری و سیع علیه انقلاب گستراند اولین
    نقطه اوج جنایتهای سازمان یافته بود که طی آن روزانه ده ها تن
    از کارگران و زحمتکشان کمونیست و سایر نیروهای انقلابی پس از تحمل سخت ترین شکنجه ها به جوخه های اعدام سپرده شدند .در این
    کشتار هزاران نفره تمامی سردمداران رژیم یاری رسان یکدیگر
    بودند و جریاناتی که مبلغ سازش طبقاتی اند نیز این جنایات
    را تایید نمودند
    در آستانه نوشیدن جام زهر صلح توسط خمینی آدم کش در سال 1367
    با صدور فرمان او ماشین جنایت بار دیگر سرعت گرفت و نقطه اوج
    دیگری از جنایات شروع گردید و هزاران انسان دیگر در مدت
    کوتاهی در صف اعدام های دسته جمعی و مخفی رژیم قرار گرفتند
    و حتا عده ای از اعضا و هواداران همان جریانی که تا چندی پیش
    سر در گریبان رژیم نهاده بودند و در سال 1360 تایید کننده
    جنایاتش علیه نیروهای انقلابی و کمونیست و سایر آزادیخواهان بودند
    سرنگون باد کل نظام جمهوری اسلامی
    مرک برآخوند
    مرک بر کل نظام جمهوری اسلامی

    Posted by mahmoud nickpi | June 24, 2010, 4:40 am
  2. Mahmoud Nickpi You are of course right. The history of Islamic republic is a history of 31 years of thuggery, torture and barbarism. Robertson’s report covers only a fraction and does not even need to examine the rest of this gang of murderers’ atrocities to conclude that all of these from the head mullah Khamenei to the Hangmen are guilty of, among others genocide.
    We start from Robertson’s report and due to practical reasons act on his findings but of course from our point of view justice has only been served when all of these murderers and rapists been indicted, arrested, faced their charges and sentenced accordingly.
    Thank you and we hope you, as an activist will join our campaign. Please keep in touch.

    Posted by Ahmad Fatemi | June 24, 2010, 5:59 am
  3. 31 YEARS OF TORTURE, I HAVENT MORE WORDS, THIS IS A BIG HORROR, LIKE A LONG LONG HORROR FILM…………………………….THIS IS THE ISLAMIC REPUBBLIC OF IRAN, WHERE IS THE GREAT PERSIA?

    Posted by diana nardella | June 25, 2010, 3:59 am
  4. I agreee for this entey and slamic regim(republic) must go out I R I of ILO no onemore execution

    Posted by jamshid sayas | June 27, 2010, 8:09 pm
  5. islamic republic from IRI out of ILO no one moreexecution

    Posted by jamshid sayas | June 27, 2010, 8:19 pm

Leave a Reply

Fill in your details below or click an icon to log in:

WordPress.com Logo

You are commenting using your WordPress.com account. Log Out /  Change )

Facebook photo

You are commenting using your Facebook account. Log Out /  Change )

Connecting to %s

%d bloggers like this: